ماجرای تخلف یک سردفتر در پرونده اکبر طبری
به گزارش وبلاگ شیرین، در نهمین جلسه رسیدگی به اتهامات اکبر طبری و سایر متهمان این پرونده، قاضی بابایی به موضوع تخلف یک سردفتر اسناد رسمی در این پرونده اشاره نمود و همچنین رییس کانون سر دفتران در گفت وگویی به ارائه شرح در این باره پرداخت.

به گزارش ایسنا، قاضی بابایی در بخشی از نهمین جلسه رسیدگی به اتهامات اکبر طبری، خطاب به متهم طبری، گفت: اتهام بعدی شما جعل مادی اسناد رسمی در 5 فقره وکالتنامه و عزل وکیل تنظیمی در دفتر خانه شماره 718 تهران و استفاده از این اسناد مجعول در پرونده مصطفی احتیاج آذری است؛ این اتهام را قبول دارید؟
متهم گفت: نه قبول ندارم، واهی و ساختگی است.
قاضی گفت: شما متهم هستید در این دفترخانه 5 فقره اسناد وکالت و عزل وکیل را جعل نموده اید؛ شرح دهید؟
متهم طبری گفت: وکالت من کاری بوده است.
قاضی پرسید: وکالت کاری برای چه کسی؟
متهم طبری پاسخ داد: برای همسرم.
در این میان نماینده دادستان گفت: چرا به جای همسرتان انگشت زدید؟
متهم طبری بیان داشت: احتیاجآذری از خارج از کشور زنگ زد و گفت یکی از همسایه های ملک بابلسر اذیت می نماید و مدعی است ویلای ملک تجاوزی دارد لذا من با عجله به نزدیک ترین دفتر خانه محل کارم یعنی دفتر خانه 718 رفتم. طی چندین نوبت به دفعات مختلف ظرف شش ماه، 5 فقره وکالت نامه با قید مهلت دو یا سه ماهه از طرف همسرم به کارشناسان و عوامل دریافت نماینده آب و گاز و برق داده ام تا بروند به ثبت محل و پرونده ثبت را مصدق بخواند که آیا ادعای همسایه ها درست است یا نه که همانطور که مصدق به عنوان کارشناس دادگستری گزارش داده، آنالیز کردند و متوجه شدند ادعای همسایه ها اشتباه است و آن ها به ملک احتیاج آذری تجاوز کردند.
متهم طبری اضافه کرد: این 5 فقره وکالتنامه، وکالتنامه کاری بوده و وکالتنامه فروش نبوده است و موضوع وکالتنامه نیز صرفا برای مراجعه به اداره های آب و گاز و برق بوده است؛ اگر می خواستم اعمال نفوذ کنم کافی بود به دادستان بابلسر زنگ می زدم. آیا احتیاجی به تنظیم وکالت نامه داشتم؟
در این میان قاضی خطاب به متهم طبری گفت: پس قبول دارید که می توانستید اعمال نفوذ کنید؟
متهم طبری پاسخ داد: میخواستم بگویم احتیاجی نداشتم.
در این میان وکیل متهم طبری اشاره هایی به وی داشت که قاضی خطاب به وکیل طبری گفت: اجازه دهید حقایق روشن گردد.
متهم طبری ادامه داد: من از همسرم وکالت نامه تام و کامل در دفترخانه دیگری داشتم.
قاضی گفت: پس چرا وکالت نامه را به دفترخانه 718 ارائه نکردید؟
متهم طبری مدعی شد: ارائه کردم.
قاضی گفت: اظهارات مسئول دفترخانه 718 در پرونده موجود است؛ بنابراین همسرتان به عنوان موکل در دفتر خانه حضور نداشت.
متهم طبری گفت: نه حضور نداشت.
قاضی پرسید: آیا می توان بدون حضور موکل اقدام کرد؟
متهم طبری گفت:، چون ضرری به کسی نمی رساند؛ تنها کسی که می تواند شاکی وکالت نامه های کاری باشد، همسرم است.
قاضی گفت: موضوع جعل اسناد دولتی است.
قاضی در ادامه توضیح داد: من اظهارات هنرور سردفتر دفترخانه 718 را برای شما می خوانم؛ وی گفته با اصرار طبری آن وکالت نامه ها تنظیم شد؛ هر چه به وی متذکر شدم که خلاف قانون است و همسرت را بیاور، طبری مخالفت می نماید و به او می گویم به مشکل بر می خوری و او در جواب می گوید چه مسئله ای؟! مگر کسی می تواند از تو بپرسد؟! ما خودمان انجام می دهیم و گفت می خواهی الان به رییست زنگ بزنم و ابلاغت را لغو کند؛ این اظهارات هنرور مسئول دفترخانه 718 است.
قاضی در ادامه گفت: من اظهارات کارمند دفتر 718 را هم می خوانم؛ او گفت این کار خلاف است و شما غیر از انگشت سبابه را بردید و گفتید این هم انگشت.
متهم طبری در ادامه بار دیگر مدعی شد: شکایت مدعی العموم در این زمینه وجهی ندارد و تنها شاکی، همسرم می تواند باشد.
قاضی خطاب به متهم گفت: این کار شما مصداق جعل اسناد دولتی بود.
متهم طبری در ادامه بیان داشت: سردفتر دفترخانه 718 که معتقد است من برای تنظیم وکالت نامه او را تحریک کردم چرا این موضوع را به حفاظت قوه گزارش نکرد.
قاضی گفت: هنرور به عنوان سردفتر 718 گفته طبری معاون اجرایی قوه و قدرت مافوق سازمان ثبت بود و من زیر مجموعه وی بودم؛ هنرور به نزد کارمندش می رود و به او می گوید اثر انگشت طبری را بگیر.
متهم طبری توضیح داد: آیا قابل قبول است که یک نفر به یک شعبه دفترخانه برود و سندی را به نام خود کند؟ آیا آن دفتر خانه چنین کاری می نماید؟ آیا من با چاقو و اسلحه سردفتر دفترخانه 718 را تهدید کردم؟
قاضی در ادامه گفت: اسنادی که صادر شده بدون حضور همسر شما و بدون اثر انگشت وی و بدون ارائه وکالت نامه از سوی همسرتان بوده است.
این متهم مدعی شد: من وکالت نامه را ارائه دادم.
قاضی خطاب به متهم طبری گفت: شما چرا به جای همسرتان انگشت زدید؟ حال آنکه این اختیار را وقتی وکالت نامه ای ارائه ننموده اید نداشتید.
طبری بار دیگر مدعی شد وکالت نامه را ارائه نموده است.
قاضی از متهم پرسید: اثر انگشت را با کدام انگشت دردفتر خانه زدید؟
متهم طبری گفت: خودش گفت با انگشت دیگر بزن.
قاضی بیان داشت: مگر می گردد با انگشت دیگر ثبت کرد.
متهم طبری گفت: من که بلد نبودم؛ من که با حقوق ثبتی آشنا نبودم؛ سردفتر موظف است احراز هویت کند.
قاضی گفت: او هم تخلف نموده است.
بر اساس این گزارش، خندانی رییس جدید کانون سردفتران و دفتریاران نیز سه شنبه 17 تیر 99 در پاسخ به سوالی درباره شرایط سردفتر متخلفی که نامش در پرونده قاضی منصوری و اکبر طبری مطرح است، گفت: سردفتر متخلف به شکلی که اسناد در دفاتر آن ها من غیر حق و برخلاف قوانین، مقررات و بخشنامه ها جابجا شده باشد و این مالکیت ها بر اساس آن تثبیت شده باشد، نیست، اما جابجاییی که از جمله آقای طبری و دوستانشان در دادگاه مطرح می نمایند، براساس کیفرخواست صادره دادستانی یکی از سردفتران نامش در این پرونده مطرح است که آن هم به عنوان اینکه اثر انگشت کسی را باید می گرفته که ظاهرا همسر آقای طبری بوده است که باید خودش می آمده و در خرید و فروش و جابجایی اثر انگشت را در دفترخانه ثبت می نموده که خودشان حضور پیدا ننموده و شخص دیگری که خود آقای طبری بوده این اثر انگشت را در دفترخانه زده است.
منبع: فرارو