اجازه ندهید همسرتان شما را عصبانی کند
به گزارش وبلاگ شیرین، خبرنگاران - ترجمه از هدی بانکی: تو منو عصبانی می کنی!؛ وقتی دیگران را بابت احساسی که داریم سرزنش می کنیم یعنی مالکیت احساسات مان را به آنها واگذار می کنیم و آنها صاحب اختیار احساسات و هیجانات ما می شوند و طبیعتا انتظار داریم آنها هر مشکل و مسئله ای را رفع نمایند.

اجاره نشینی بی دردسرتر از مالکیت است! اما صاحبخانه ها در حفظ و تعمیر مشکلاتی که برای خانه پیش می آید چندان تقبل مسئولیت نمی نمایند و محدودیت هایی دارند. وقتی کسی خانه ای را می خرد، سعی می نماید تغییراتی را که خودش دوست دارد اعمال کند و در پیاده کردن رویاهایش در خصوص خانه اش صاحب اختیار است، اما تمام مسئولیت ها نیز به عهده خودش است و باید خودش تمام کارها را انجام بدهد.
وقتی همسران، رابطه زناشویی شان را اجاره می نمایند این زندگی نمی تواند با موفقیت پیش برود، چون هر کدام انتظار دارد آن دیگری مسئولیت احساسات را به عهده بگیرد و راه چاره پیدا کند. اگر ما مالک احساسات و هیجانات خودمان شویم، می توانیم با هم مالک رابطه مان باشیم. ما با همراهی همسرمان این پتانسیل را داریم که بنایی بزرگ و باشکوه ا احساسات مان برپا کنیم.
از کجا باید آغاز کنیم؟ گامهای ساده و عملی برای آغاز وجود دارد:
دیدگاه تان را تغییر دهید
نکوهش همسر بابت احساسی که داریم زمینه را فراهم می نماید که تبدیل به یک قربانی ذهنی شویم، اینگونه:
. من حالم خوب بود
. تو چیزی گفتی یا کاری کردی که حالا دیگر حالم خوب نیست
. این تقصیر تو است که حالم خوب نیست
. من قربانی شدم، پس مشکل از تو است
واقعیت این است که هیچکس نمی تواند احساسی را به ما تحمیل کند. بله مطمئنا همسرمان می تواند کاری کند یا حرفی بزند که ما را کاملا عصبانی و خشمگین کند یا احساس واقعا بدی پیدا کنیم، ولی این چیزی نیست که برایش برنامه ریزی شده باشد؛ بلکه فقط اتفاقی است که روی می دهد. اما واکنشی که پس از آن نشان می دهیم و قدمی که برمی داریم به عهده ماست، نه به عهده همسرمان.
اینجا مسئله تفاوت میان پاسخ و واکنش مطرح است. واکنش، صرفا یک هیجان است و لزوما درست یا غلط نیست. همسر شما کاری می نماید یا سخنی می گوید، و یک احساس یا هیجان بروز می نماید. او این احساس یا هیجان را در وجود شما خلق ننموده؛ بلکه این حس متعلق به خود شما بوده. اغلب اینطور تصور می کنید که در احساسی خاص گیرافتاده اید و نمی توانید از آن خلاص شوید.
اما پاسخ، اعلام یا اعتراف می نماید که آن احساس یا هیجان واقعیست یا نه، بنابراین می توانید انتخاب کنید و تصمیم بگیرید با احساس تان چه کنید. اگر احساسی که دارید دست و پای تان را ببندد، منتظر می مانید تا مالک احساس تان کاری بکند، اما اگر مالکیت احساس تان را بپذیرید، آزاد و مختار خواهید بود به شیوه ای سالم پیش بروید.
در نظر بگیرید دو نفر در یک اتومبیل در ترافیک گیرافتاده اند و هر دو برای رسیدن به یک قرار ملاقات دیرشان شده است، اما یکی بیقرار و مضطرب است و دیگری آرام و خونسرد. تفاوت شان چیست؟
یکی زمین و زمان و ... را مقصر می داند و احساساتش غلیان می نماید اما آن دیگری می داند که نمی تواند شرایط را کنترل کند (چاره ای جز انتظار ندارد)، بنابراین انتخاب می نماید که نگرش و احساسش را کنترل کند. وقتی دیگر نمی توانیم شرایط را تغییر دهیم، باید خودمان را تغییر دهیم!
نقاط قوت و ضعف ازدواج تان را کشف کنید
برای تقویت و رشد رابطه زناشویی تان اول باید وضعیت آن را بدانید و ارزیابی کنید. تست ها و آزمون هایی هستند که می توانند در این ارزیابی یاری تان نمایند تا بتوانید بفهمید نقاط قوت و ضعف رابطه تان کجاست و سپس از ابزارها و راهکارهایی برای تقویت نقاط قوت و برطرف نقاط ضعف آن استفاده کنید. برای سنجش رابطه تان می توانید از یک مشاور نیز یاری بگیرید.
چطور می توانیم یاد بگیریم به جای واکنش نشان دادن، پاسخ مناسب بدهیم؟ با تغییر نگرش و دیدگاهمان. وقتی هیجان قدرتمندی را احساس می کنیم (یک واکنش)، این نگرش ماست که باید به ما یادآوری کند آرام بمانیم و تصمیم بگیریم چه کنیم (یک پاسخ).
روی چیزی که می توانید تغییر دهید تمرکز کنید
در روزهای اول ازدواج نسبت به تمام ویژگیهای جالب همسرمان هیجان زده ایم و آرزو می کنیم هرگز تغییر ننمایند و از آنطرف، این شور و هیجان اجازه نمی دهد نقاط ضعف او را ببینیم. چند سال بعد، همان ویژگیها ممکن است دستخوش تغییراتی شده و تبدیل به چیزهایی شوند که ما را آزرده و خسته می نمایند و چون دیگر از آن تب و تاب اولیه خبری نیست، چشمانمان به دیدن عیب های طرف مقابل باز می شوند و با درماندگی از خود می پرسیم آیا او تغییر خواهد نمود؟!.
بله انسانها می توانند تغییر نمایند و می نمایند. اما اگر شادی خود را وابسته به تغییر دیگران کنیم، فرسوده و ناامید خواهیم شد و دیگر کنترل احساسات مان دست خودمان نیست، دست طرف مقابل مان است. رابطه سالم زمانی شکل می گیرد که دو نفر، مسئولیت انتخاب های خود را بپذیرند.
درست مانند بازی تنیس؛ هر اتفاقی که در زمین شما می افتد مسئولیتش با شماست. وقتی بازیکن مقابل سرویس می زند این شما هستید که باید انتخاب کنید با آن توپ چه کنید. اما در زندگی زناشویی وسوسه می شوید که به طرز بازی حریف تان (همسرتان) اعتراض کنید، حتی ممکن است وارد زمین او شوید و با او گلاویز شوید. اما این کاریست که نباید انجام دهید و همسرتان نیز از کوشش های شما برای تغییر دادنش خسته و دلخور و خشمگین می گردد.
صاحب اختیار احساسات خود بودن یعنی ماندن در زمین خودتان! شما نمی توانید همسرتان را وادار به تغییر کنید اما انتخابهایی که می کنید روی او تاثیر خواهند گذاشت. البته هیچ تضمینی وجود ندارد که او تغییر کند اما می توانید امیدوار باشید. وقتی تمام وقت خود را صرف تمرکز کردن روی اشتباهات دیگران می کنید، دیگر فرصتی برای پرداختن به اشتباهات و ضعف های خودتان نخواهید داشت.
کلمات تان را محتاطانه انتخاب کنید
وقتی شدیدا تحت تاثیر احساسات هستیم، کلمات و بیان ما نشان می دهند که چه کسی صاحب این احساسات است:
. تو منو عصبانی می کنی در برابر من عصبانی هستم
. تو به من دروغ گفتی در برابر من احساس می کنم فریب خورده ام
. وقتی به من بی اعتیایی کردی من رو رنجوندی در برابر وقتی که به من بی اعتیایی کردی، رنجیدم
سرزنش کردن همسر بخاطر احساسی که دارید معمولا انتقاد و نکوهش تلقی می گردد. در هر صورت، اگر همسرتان مقصر باشد منطقی است که ناراحت باشید اینطور نیست؟ وقتی همسرتان اشتباهش را نپذیرد و ابراز پشیمانی نکند، عصبانی تر هم می شوید و احساس منفی تان شدت هم می گیرد و کلماتی که از دهان تان خارج تان می گردد طعنه آمیز یا تلخ تر هم خواهند شد.
اما باید کلام تان را فیلتر کنید؛ اجازه ندهید هیچ کلمه نامناسبی از دهان تان خارج گردد. همواره بهترین کار این است که چیزی نگویید و فقط گوش دهید. اگر هم می خواهید حرفی بزنید باید واژه هایی را که بیانگر احساسات تان هستند کنترل کنید.
وقتی یک زن و شوهر عادت نموده اند دیگری را مسئول احساسات خود بدانند، به راحتی نمی توانند این عادت را ترک نمایند. طبیعی است که کار کردن روی مشکلاتی که جاافتاده اند زمان بر باشد و حتی به یاری حرفه ای احتیاج داشته باشد. اما اگر یکی از شما آغاز کند به صاحب اختیار شدن احساسات و هیجانات خود، تغییراتی اساسی در رابطه روی خواهند داد. مهم نیست طرف مقابل چگونه جواب می دهد، مهم این است که مالک احساس خود باشید.
وقتی مالکیت احساسات تان را به دست می آورید و سرزنش کردن را متوقف می کنید، دیگر همدیگر را مقصر نمی بینید، بلکه همدیگر را در یک جبهه می بینید و با هم برای حل مشکل کوشش می کنید.
منبع: focusonthefamily
منبع: برترین ها