بازی های اکشن چگونه بازیکن را به تقویت مهارت خود تشویق می نمایند؟

به گزارش وبلاگ شیرین، حساس ترین و هیجان انگیزترین مواقع در هنگام تجربه دنیای بازی های ویدیویی، زمان هایی هستند که یک اثر، هر ثانیه از یک موقعیت حساس را به احتمالات مختلفی تقسیم کند. ژانر اکشن را می توان ژانری در نظر گرفت که استاد بلامنازع این کار است. منظور از ژانر اکشن سبک هایی مانند Beat em up گرفته تا هک اند اسلش است. می توان گفت که یک بازی اکشن خوب، ریشه در تعادل بین قدرت بازیکن و چالش دارد؛ بنابراین در امتداد خطوطی حرکت می نماید که باعث می گردد بازیکن احساس کند در مبارزات فزونی دارد و اینکه چگونه می تواند بالا بردن مهارت های او را تحریک کند. در واقع قدرت هسته اصلی چیزی است که این بازی ها را می سازد. حال در این مقاله در خصوص بازی های اکشن مشهوری مانند دویل می کرای، بایونتا و نینجا گایدن به عنوان نمونه های اصیل ژانر صحبت خواهیم کرد.

بازی های اکشن چگونه بازیکن را به تقویت مهارت خود تشویق می نمایند؟

این سه بازی از نظر طراحی شخصیت، از همان ابتدا قبل از شروع کات سین ها، انتظارات خود را از بازیکن تعیین می نمایند. بخش های سینمایی هر بازی موضوعی جداگانه هستند که احتیاج به آنالیز های جداگانه دارند، با این حال در اینگونه بازی ها آن ها بازیکن را تشویق می نمایند تا بهتر از قبل عمل نمایند. دانته شخصیت جذابیت و خنده داری دارد و این باعث شده تا مبارزه با شیاطین سرگرم نماینده تر از قبل گردد. از طرفی ظاهر نه چندان پوشیده بایونتا تنها برای جذابیت بیشتر نیست بلکه سلطه و بی احترامی او به دشمنانش باید به گیم پلی وارد گردد.

اقتدار ریو هایبوسا نیز باید زمانی بدرخشد که بازیکن ترکیب مناسبی از کمبوها را اجرا می نماید. نحوه نمایش شخصیت قرار است قدرت او را نشان دهد و به بازیکن انگیزه دهد. از طرفی قرار نیست که با کات سین هایی که صرفا کشته شدن دشمنان به وسیله شخصیت اصلی را نشان می دهند، این انگیزه در بازیکن به میزان کافی ایجاد گردد تا به برترین نسخه ای که می تواند در بازی تبدیل گردد.

به عنوان مثال شما می توانید با فشردن یک دکمه پشت سر هم در بازی دوزخ دانته، کل این بازی را به اتمام برسانید، با این حال اگر قرار است که شخصیت به عنوان یک مبارز حرفه ای معرفی گردد، بازیکن با فشردن تنها یک دکمه این قدرتمند بودن را احساس نخواهد کرد. بنابراین باید به او جاه طلبی داده گردد تا پیشرفت کند. بگذارید یک ایده به نام استراتژی اولویت بندی بهینه یا First Optimal Order Strategy را معرفی کنم که به خوبی موقعیت های پیش آمده در این بازی ها را به تصویر می کشد و باید از آن حذر داشت. این نوع استراتژی ها که معمولا در شروع حل هر مسئله بیان می شوند، به رسیدن به بیشترین نتیجه در ازای کمترین کوشش فکر می نمایند.

به عنوان مثال اگر بتوان یک اتاق پر از دشمنان را با یک تاکتیک یکسان خالی از آن ها کرد، دامن زدن به استراتژی ذکر شده است. اگر قرار باشد که برای کشتن هر دشمن از یک دکمه استفاده نموده و بازی ما را به خاطر آن تنبیه نکند، به مرور سختی کمتری به خود خواهیم داد. از طرفی هر چقدر که دشمنان مختلفی را با استفاده از این استراتژی از سر راه برداریم، احساس قدرتمند بودن نخواهیم کرد. پس چرا خودمان را زحمت دهیم هنگامی که می توان با فشردن یک دکمه بازی را به خاتمه رساند؟

یک بازی خوب اکشن باید احساس کردن قدرت را با قرار دادن گزینه هایی در اختیار بازیکن، برای او فراهم کند. در واقع اگر بخواهید که بازیکن قدرت را احساس کند، او باید به وسیله تسلط بر مکانیک های بازی آن را بدست آورد. برای رسیدن به این هدف بهتر است که از سه مورد اساسی پیروی کنیم. در واقع اگر این سه مورد رعایت شوند، در راستای بالا رفتن مهارت بازیکن، تازگی بازی حفظ می گردد.

  1. گزینه ها باید به وسیله شخصی سازی یا مکانیک های مختلف به خوبی قابل دسترسی باشند.
  2. گزینه ها باید از عمق کافی برخوردار باشند بدون اینکه بازی دچار پیچیدگی بی فایده گردد. تکنیکی که در بیشتر مواقع قابل استفاده باشد بهتر از تعداد زیادی از آن ها است که تنها در سناریوهای خاص قابل استفاده باشند.
  3. استفاده از گزینه ها باید مورد تاکید واقع گردد تا بازیکنان در هنگام کاوش در عمق آن به خلاقیت تشویق شوند. این بستگی به تنوع گیم پلی نظیر دشمنان مختلف، طراحی مراحل و… دارد.

خب بگذارید در قالب تعدادی مثال درست، این ایده هایی که مطرح کردیم، از درگیر کردن مخاطب در مبارزات و القای حس قدرت گرفته تا استفاده صحیح از مکانیک ها و عمق آن ها، را آنالیز کنیم.

نینجا گایدن

نینجا گایدن چگونه از این قوانین پیروی می نماید؟ بعضی از تکنیک ها تنها زمانی در دسترس قرار می گیرند که سلاح خود را ارتقا دهید، بنابراین شما باید قبل از حرفه ای شدن، تکنیک های پایه را به خوبی یاد بگیرید. ممکن است به این فکر کنید که زمانی که به تکنیک های حرفه ای دست یافتید، می توانید به راحتی دشمنان را از سر راه بردارید و این برخلاف قوانین ذکر شده است. هرچند تکنیک هایی وجود دارد که بعضی از دشمنان خاص را با تنها یک ضربه از بین می برد، اما گروه های مختلف دشمنان باعث می گردد تا بازیکن نتواند از یک استراتژی به خصوص استفاده کند.

در واقع بسیاری از تکنیک هایی مانند Flying Swallow که در این بازی قدرتمند به نظر می رسند، شامل نقطه ضعف هایی هستند که استفاده مکرر از آن ها را غیر ممکن می نماید. بنابراین بازی از استراتژی رسیدن به بیشترین نتیجه در ازای کمترین کوشش دوری می نماید و بازیکن باید در استفاده از تکنیک های خود از خلاقیت بهره ببرد.

بایونتا

همانطور که گفتیم یک بازی اکشن باکیفیت با از عمق کافی برخوردار باشد تا بازیکن بتواند پتانسیل پیشرفت را احساس کند. برای رسیدن به این هدف قرار دادن تکنیک های متنوع برای شخصیت ها و مکانیک های مختلف یکی از راه های آن است. سیستم Witch Time در بایونتا یکی از همین مکانیک ها است. این سیستم با گرفتن مقداری از جادوی بایونتا به او سرعت بالایی می دهد. با این حال این قابلیت هنگام استفاده از بعضی تجهیزات خاص، در بخش هایی از بازی و روی دشمنان خاصی تاثیر زیادی ندارد. بنابراین قبل از مبارزه با دشمنان باید آن ها را بشناسید. ویچ تایم نه تنها به عنوان جایزه برای کسانی است که دشمنان را مطالعه می نمایند، بلکه راه های جدیدی برای تجربه تکنیک های مختلف را در اختیار بازیکن قرار می دهد.

از طرفی سیستم جاخالی بایونتا یکی از برترین سیستم ها در نوع خود است. جاخالی دادن باعث نمی گردد تا کمبوهای شخصیت از ریتم بیفتد و این حتی بیشتر از قبل باعث می گردد تا بازیکنان در مواجهه با هر دشمن، آن ها و رفتارشان را به خوبی درک نمایند. حس تسلط بر مبارزه که از حرفه ای شدن بر سیستم جاخالی می آید، باعث می گردد تا بازیکن بیشتر از قبل احساس قدرت کند. بعلاوه از آنجایی که دسترسی به این سیستم ها آسان است، به بازیکن انگیزه داده می گردد تا آن ها را بیشتر تجربه کند و خلاقیت به خرج دهد.

دویل می کرای

همانطور که گفته شد، دسترسی آسان و راحت به تکنیک ها معمولا باعث تجربه بیشتر آن ها به وسیله بازیکن می گردد. این موضوع از طرفی می تواند به حفظ ریتم گیم پلی بازی یاری کند. دویل می کرای 4 احتمالا در بین دیگر نسخه های این سری هک اند اسلش از ریتم بهتری در گیم پلی برخوردار است. بازیکن می تواند بدون اینکه احساس کند از ریتم بازی خارج شده، به راحتی یک کمبو را لغو نموده و حرکات جدیدی را امتحان کند. حرکات دانته به حدی متنوع هستند که انگار تکنیک های چند شخصیت دیگر بازی های مشابه را در قالب یک آواتار قرار داده اند.

در واقع داشتن سه سلاح سرد، سه سلاح گرم و ترکیب آن ها با 4 استایل مبارزه به خصوص باعث شده تا به طور مداوم تکنیک های مختلفی در اختیار بازیکن قرار گیرد. به علت این که این مکانیک ها به راحتی در دسترس قرار گرفته اند، تسلط بر آن ها چندان سخت نیست و بازیکن به راحتی می تواند سبک مورد علاقه خود برای مبارزه را انتخاب نموده و در آن مهارت کسب کند. از طرفی رنک بازیکن در مراحل نیز بخشی است که باعث می گردد تا بازیکنان فراتر از صرفا تمام کردن یک مرحله عمل نمایند.

جمع بندی

در نهایت لازم به ذکر است که سه قانون ذکر شده تنها برای بازی های اکشن و هک اند اسلش تعریف نشده اند بلکه برای طیف گسترده ای از بازی ها جهت ارائه تجربه ای عمیق ضروری هستند. از طرفی وجود این موارد و رعایت آن ها در بازی ها می تواند عمر آن ها به طرز قابل توجهی افزایش دهد. بنابراین تمرین کردن تکنیک های مختلف و درک پتانسیل خود که با این قوانین شدنی هستند، به شما اجازه می دهد تا از هر پیروزی در مبارزه لذت ببرید. پیروزی در مقابل دشمنانی که از قبل شکست خورده اند!

منبع: Nickolai Boulton

منبع: دیجیکالا مگ

به "بازی های اکشن چگونه بازیکن را به تقویت مهارت خود تشویق می نمایند؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "بازی های اکشن چگونه بازیکن را به تقویت مهارت خود تشویق می نمایند؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید