رمان های کرونایی!

به گزارش وبلاگ شیرین، روزنامه هفت صبح: کدام رمان های علمی - تخیلی شیوع ویروس در دنیا را پیش بینی نموده بودند؟

رمان های کرونایی!

چشم های تاریکی

این روز ها همه جا در کانال ها و سایت های ادبی، بخش هایی از معرفی نامه دین ری کونتز دست به دست می شود؛ نویسنده ای که سال 1981 در رمان چشم های تاریکی شیوع ویروس کرونا را با نام ووهان -400 پیش بینی نموده بود! این نویسنده آمریکایی، یکی از چهره های مشهور رمان نویسی در عرصه رمان های علمی-تخیلی است. ماجرای چشم های تاریکی، اما به قصه مادری برمی شود که فرزندش را به اردو می فرستد؛ اردو در کوهستانی جنگلی برگزار شده است.

مادر مثل هر والدین دیگری توقع دارد که فرزندش تجربیات خوبی در این اردو به دست بیاورد، اما بعد از مدتی می فهمد که هیچ خبری از فرزندش و گروهی که همراه آن ها به اردو رفته نیست. اینجاست که خبر می رسد تمامی اعضای شرکت نماینده در این اردو به همراه راهنما و حتی راننده مرده اند. کسی هم هیچ توضیحی برای این مرگ ندارد. فقط پیغام هایی دست مادر می رسد مبنی بر اینکه پسرش زنده است.

این معما به تدریج در طول رمان رمزگشایی می شود و قصه می رسد به چین؛ جایی که آزمایشگاهی چینی در حال ساخت ویروسی به نام ووهان-400 است. این ویروس قرار است در سال 2020 در تمام جهان منتشر شود. عجیب اینجاست عملکرد ویروسی که دین ری کونتز در رمانش از آن نام می برد دقیقاً متمرکز بر ریه های انسان است؛ ویروسی که هیچ دارویی هم روی آن اثر نمی نماید و راهی برای درمانش وجود ندارد. کونتز در رمانش این ویروس را سلاحی بیولوژیک علیه نسل بشر می داند که به دست عده ای ساخته شده تا بخشی از جمعیت جهان را نابود کند.

این نویسنده تابستان همین سال جاری هم رمانی نوشته بود به نام پنجره شب که یکی از آثار پرفروش نیویورک تایمز بود. دین کونتز در این کتاب که پنجمین جلد از سری داستان های جین هاک است، داستان مأمور سابق FBI را در تعقیب گروهی مجرم روایت می نماید. دیگر رمان های سری داستان های جین هاک پیش از این با نام های گوشه ای خلوت، اتاق زمزمه، راه پله کج و در ممنوع منتشر شده بودند.

جنگ جهانی ز

نبرد با زامبی ها فقط معطوف به آثار سینمایی و بازی های رایانه ای نمی شود. اتفاقاً زیرژانر (ساب ژانری) در ادبیات علمی-تخیلی جهان وجود دارد بهت همین نام. در واقع به رمان هایی می گویند که در آن زامبی ها حضور پیدا می نمایند و عموماً هم کلیت داستان به نبرد انسان ها با این موجودات می گذرد. اما رمان جنگ جهانی ز که در ایران با ترجمه حسین شهرابی و از سوی انتشارات کتابسرای تندیس منتشر شد، فقط به زامبی ها اختصاص ندارد. عجیب این بود که نویسنده این رمان، مکس بروس، به ویروسی در رمانش اشاره نموده بود که در چین ظهور پیدا می نماید. تفاوت این بود که ویروس جنگ جهانی ز آدم ها را تبدیل به زامبی می کرد.

این کتاب اولین بار در سال 2006 وارد بازار نشر شد. روایت رمان گزارش هایی متعدد از یکی از مأموران کمیسیون پساجنگ سازمان ملل است؛ کمیسیونی که مکس بروس پیش بینی نموده بود در جهان آخرالزمانی به وجود خواهد آمد. وظیفه این کمیسیون در واقع مقابله انسان ها با مسائل و بیماری هایی است که مثل طاعون به جان بشر می افتد. مکس بروس، نویسنده رمان جنگ جهانی ز متولد 1972، فیلمنامه نویس و نویسنده ای آمریکایی است که از سال 2001 تا به امروز، تمامی نوشته ها و پژوهش های خود را به زامبی ها اختصاص داده است. بروکس در نیویورک به جهان آمد. او در کالج پیتزر به تحصیل در رشته تاریخ روی آورد و در سال 1994 از دانشگاه واشنگتن دی. سی فارغ التحصیل شد.

اولین کتاب بروکس در سال 2003 به انتشار رسید.

در بخشی از رمان جنگ جهانی ز نوشته مکس بروکس می خوانیم: آخرین تونلی که چک کردیم به خاطر خرج های تله های انفجاری فرو ریخته بود. یک دست از لای سنگ های آهکی بیرون زده بود، هنوز داشت تکان می خورد. خم شدم و دست را گرفتم و بعد ناگهان فشارش را حس کردم. مثل ضربه پتک داشت انگشت هایم را خرد می کرد. دستم را عقب کشیدم و سعی کردم فرار کنم. ولم نمی کرد.

گذرگاه

سه گانه گذرگاه شامل سه عنوان رمان به نام های گذرگاه، دوازده و شهر آینه ها با ترجمه یکی از مترجمان خوب کشورمان، محمد جوادی و از سوی انتشارات کتابسرای تندیس منتشر شد؛ رمانی که نویسنده آن، جاستین کرونین، 10 سال برای نوشتنش وقت گذاشت. منتقدان و خوانندگان حرفه ای از آن با عنوان یکی از رمان هایی یاد می نمایند که به نوعی کارگاه داستان نویسی است و مهارت و قدرت نویسنده در روایتگری را نشان می دهد.

ضمن اینکه برای علاقه مندان فضا های آخرالزمانی هم پیشنهادی کم نظیر به شمار می آید. بخش های اول و دوم این سه گانه با نام های گذرگاه و دوازده در سال های 2010 و 2012 منتشر شد و شهر آینه ها هم در سال 2016. این مجموعه پرفروش ترین سه گانه نیویورک تایمز هم بود و در ایران هم با استقبال خوانندگان روبرو شد. حتی تحسین و تعریف یکی از مشهورترین نویسندگان ژان رمان های ترس و علمی-تخیلی، یعنی استیون کینگ را هم به دنبال داشت.

ماجرای رمان به ویروس جدیدی برمی شود به نام فانینگ که در رمان از آن با عنوان مورد صفر یاد می شود؛ ویروسی که قادر است انسان ها را تبدیل به خون آشام کند. حکومت تصمیم می گیرد برای آزمایش فراوری واکسن علیه این ویروس از محکومین به اعدام استفاده کند. در واقع می خواهد تست واکسن را روی کسانی انجام دهد که مرگ شان قطعی شده. به این ترتیب 12 نفر محکوم به اعدام انتخاب می شوند، اما واکسن روی هیچ کدام شان تأثیری ندارد، چون همگی به خون آشام تبدیل می شوند و هیچ بهبودی حاصل نمی شود.

اما درباره نویسنده رمان باید گفت جاستین کرونین در سال 1962 در نیواینگلند آمریکا به جهان آمد. او دوره کارشناسی اش را در دانشگاه هاروارد در رشته ادبیات انگلیسی گذراند و پس از آن برای ادامه تحصیل وارد رشته نویسندگی در دانشگاه آیووا شد. کرونین حالا استاد دانشگاه رایس در تگزاس است و برای نوشتن رمان هایش جوایز متعددی به دست آورده. سه گانه گذرگاه او ترکیبی است از ژانر های وحشت، علمی-تخیلی و فانتزی. جالب اینجاست ایده اولیه داستان در سال 2006 به پیشنهاد دختر نویسنده در ذهن او شکل گرفت.

کاج زدگی

ژانر علمی-تخیلی در رمان های ایرانی، ژانری است که کمتر نویسنده ای به آن پرداخته. به همین دلیل هم نمونه هایی که بشود در این باره مثال زد، اندک است. با این حال جالب است بدانید که در رمان کاج زدگی نوشته ضحا کاظمی هم به موضوع شیوع بیماری اشاره شده. این رمان که از سوی انتشارات چشمه منتشر شده درباره آدم های شهری مسخ شده است که گویی زیر قدرتی ناظر در هراس اند. بیماری مرموزی پیرامون آن ها وجود دارد که همه کوشش می نمایند از شرّ آن خلاص شوند.

این رمان به هفت بخش تقسیم شده که هر بخش نام یکی از شخصیت های داستان است: صد و هشتاد، بامداد، ماهور، سرو، باران، مهتاب و سایه. بعضی از بخش ها از زبان سوم شخص و بعضی دیگر از زبان اول شخص روایت می شوند. البته شاید عده ای با مطالعه آثار کاظمی در ژانر فانتزی و علمی-تخیلی بخواهند آن را با بعضی شاهکار های جهانی مقایسه نمایند؛ به خصوص نسل جوان تر که امروز بیشتر به این نوع کتاب ها دسترسی دارند. برای همین باید به محدودیت ها در ادبیات داستانی ایران در این زمینه توجه کرد.

فارغ از ممیزی های مرسوم، ضحا کاظمی جزء معدود نویسندگانی است که در این ژانر ها می نویسد و اولین گام ها را هم برداشته است. در شرایطی که ادبیات داستانی ایران به هیچ وجه ژانرمحور نیست، ضحا کاظمی با تمرکز بر ژانرنویسی در واقع کوشش می نماید این جهان را به خواننده ایرانی معرفی کند. پیوند استعاره های ایرانی کهن و حجم قابلیت هایی که در سنت ادبی ما وجود دارد قابل کتمان نیست، با این حال در عرصه رمان نویسی کمتر کسی سراغ این نوع ژانر ها رفته است. به همین دلیل کاستی های این نوع فضا ها را در مقایسه با آثار برتر خارجی باید به جهت زمین بکری در نظر گرفت که امثال کاظمی در آن قدم گذاشته اند.

از دیگر آثار ضحا کاظمی می توان به رمان های آدم نما، باران زاد، خاک آدم پوش، سال درخت، سین شین و ... اشاره نمود.

ایستگاه

11

جان مندل، نویسنده کانادایی رمان ایستگاه 11، متولد دِنمان ایسلند در غرب بریتیش کلمبیا است. او اولین رمانش را سال 2009 منتشر کرد؛ رمانی با عنوان آخرین شب در مونترال. ایستگاه 11 چهارمین رمان او بود که در سال 2015 برنده جایزه آرتور سی کلارک انگلستان و جایزه کتاب تورنتو شد. این رمان همچنین نامزد جایزه ملی کتاب آمریکا و جایزه پن/فاکنر بود.

ماجرای رمان از روزی آغاز می شود که نوعی اپیدمی وحشتناک جهان را گرفته است. این اپیدمی محصول شیوع نوعی ویروس است بسیار قوی تر از کرونا. بخش زیادی از جمعیت جهان نابود شده اند و نویسنده بعد از این نابودی را هم روایت می نماید؛ در میان گروهی که سفری را آغاز نموده اند تا آثار شکسپیر را اجرا نمایند. این رمان با ترجمه پگاه صمدزاده از سوی انتشارات نیماژ چاپ شده است.

ماجرای رمان ایستگاه 11 در واقع روایت زندگی بازماندگان فاجعه ای بزرگ و کوشش آن ها برای زنده ماندن و حتی ارتقای کیفیت زندگی شان است. آن ها در شرایط وحشتناک جهان کوشش می نمایند زندگی را برای خود و اطرافیان شان تحمل پذیر نمایند.

مترجم درباره این اثر گفته است: آنچه این رمان را از سایر کار های مشابه آن متمایز می نماید، دید واقع گرایانه، توصیفات نویسنده از یک فاجعه و از دست رفتن ناگهانی مظاهر زندگی مدرن مثل اینترنت، هواپیما، تجهیزات پزشکی و حتی امکانات بدیهی تری مثل برق و آب شرب است. نثر مَندِل بسیار ساده و خوشخوان است و این هرگز به معنی سادگی داستان نیست، اما تغییر و رفت و برگشت های زمانی به آینده و گذشته بسیار روان و در واقع در دل داستان صورت می گیرد. در همه آثار آخرالزمانی، بین جهانی قبل و بعد خلائی وجود دارد که به آن پرداخته نمی شود، اما این کتاب با جزئیات فراوان، این گذار را توصیف می نماید.

آدم های داستان درگیر شیوع ویروسی به نام آنفلوآنزای گرجی هستند و عده کمی که باقی مانده اند، در کوشش برای احیای امید و حیات در خود و دیگران هستند.

دوزخ

دن براون با رمان رمز داوینچی به شهرتی چشمگیر رسید. او بعد ها در رمان های نماد گمشده و منشأ به همان صورت که کوشش می کرد حقیقتی داستانی را از دل وقایع تاریخی و مکان ها بیابد، کارش را ادامه داد. در رمان دوزخ هم به ویروسی می پردازد که به شکلی اتفاقی فعال می شود و در دی ان ای انسان تغییراتی به وجود می آورد؛ تغییراتی که یک سوم نسل بشر را مبتلا می نماید.

خودش درباره این رمان می گوید: هر چند در دوران دانشجویی دوزخ دانته را خوانده بودم، اما تا همین اواخر متوجه تأثیر ماندگار آن بر جهانی مدرن نشدم. در این رمان جدید، بسیار هیجان زده بودم که خواننده را به جهانیی اسرارآمیز می برم؛ جهانی رمزها، نماد ها و ده ها گذرگاه مخفیانه.

ماجرای رمان از جایی آغاز می شود که رابرت لنگدان به هوش می آید و خود را مجروح، روی تختی در بیمارستانی ناآشنا می بیند. پس از آنکه پزشکان وضعیتش را برایش توضیح می دهند، متوجه می شود با خانه و شهر خود کیلومتر ها فاصله دارد و حافظه چند روز گذشته اش را نیز از دست داده است. فردی که ظاهراً مجروحش نموده دوباره سراغش می آید و پس از کشمکشی خونین، لنگدان به همراه یکی از پزشکان از بیمارستان فرار می نماید و پای در جهت مأموریتی می گذارد که چیزی از آن را به یاد ندارد.

مطابق معمول دیگر کتاب های دن براون، او از موقعیت های جغرافیایی قهرمان و داستانش نهایت استفاده را می برد و اطلاعات تاریخی و هنری مبسوطی درباره مکان ها و آثار تاریخی این سه شهر در اختیار خوانندگان قرار می دهد.

در بخشی از رمان می خوانیم: رابرت لنگدان در حالی که این کلمات در سرش طنین می انداختند، روی تخت بیمارستان از خواب بیدار شد. تصویر گنگ از زنی مو نقره ای همراه با اجسادی که کنار رودخانه ای خونین در خاک و خون می غلتیدند در ذهنش حک شده بود. دردی پشت سرش حس می کرد و نمی دانست چرا در بیمارستان است که ناگهان در تاریکی شب، برجی آشنا در آن سوی پنجره نگاهش را به خود جلب کرد...

ایستگاه

استیون کینگ، چهره سرشناس ژانر وحشت است. شاید همین مایه های هراس هم باعث شده رمان ایستگاه شکل بگیرد؛ داستانی که شهری را پس از شیوع ویروسی مرگبار به تصویر کشیده است. این ویروس شبیه آنفلوآنزا، اما بسیار وحشتناک تر است چرا که عده ای در آن دست برده اند و حالا تبدیل به نوعی سلاح بیولوژیک شده است. رمان ایستگاه از رمان های مشهور استیون کینگ است و گفته شده به زودی با اقتباس از این رمان، یک سریال 10 قسمتی برای تلویزیون ساخته می شود.

ایستگاه قرار است به کارگردانی جاش بون، سازنده نقص ستارگان ما که به فیلمی پرفروش تبدیل شد، ساخته شود. از همین حالا هم تعیین است که مخاطبان زیادی خواهد داشت. به هر حال این روز ها ماجرا های آخرالزمانی بین مخاطبان هواداران زیادی دارد و کتاب ایستگاه هم به تنهایی یکی از آثار پرفروش کینگ بود.

در این رمان با هراسی اجتماعی روبرو هستیم چرا که اعتماد عمومی به جهت دستکاری ویروس آنفلوآنزا از بین رفته است. این دستکاری باعث شده است که ویروس، جهشی وحشتناک داشته باشد. قدرتمندان نیز با در دست دریافت این سلاح خطرناک، دیگران را تهدید می نمایند و وضعیتی به وجود آورده اند که آبستن هرگونه دلهره و هراس است. برای همین این اثر کینگ در عین داشتن مؤلفه های رمان های علمی-تخیلی، همان هراس همیشگی را با خود دارد. ضمن اینکه به جهت فضای آخرالزمانی، اتمسفر رعب و ترس در آن پررنگ تر هم شده است.

از آثار این نویسنده اقتباس های فراوانی صورت گرفته است که درخشش، راز، رستگاری در شائوشنگ و جهت سبز از جمله بهترین شان هستند. خودش درباره انواع و اقسام پیشنهاد های اقتباس سینمایی می گوید حوصله اش از نامه ها و ایمیل هایی که در این سال ها به سمتش سرازیر می شود سر رفته است. مقصودش البته پیشنهاد های کارگردانانی است که به محض خواندن جدیدترین آثار کینگ، ایده شکل دادن آن در قالب فیلمنامه به ذهن شان می رسد و به جهت حضور نام استیون کینگ مطمئن هستند دست کم بخشی از سرمایه را هم بازخواهند گرداند.

منبع: برترین ها

به "رمان های کرونایی!" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "رمان های کرونایی!"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید