رامین از من عکس و فیلم داشت، من هم خواهرش را با اسید سوزاندم!
به گزارش وبلاگ شیرین، دختر جوانی که مدعی است از سوی پسری اغفال شده و برای انتقام گیری، خواهر او را با اسید سوزانده و به قتل رسانده بود، با رضایت اولیای دم دوباره به زندگی برگشت.

به گزارش شرق، سال 93 دختر جوانی به نام زیبا به یاری خانواده اش به اورژانس بیمارستانی در تهران برده شد. این دختر به شدت سوخته بود و شرایط بسیار وخیمی داشت. پزشکان بلافاصله اقدامات درمانی را شروع کردند، اما شدت سوختگی زیبا به حدی بود که او را در نهایت به بیمارستان تخصصی منتقل کردند. مدتی بعد زیبا بهبودی نسبی پیدا کرد و توانست حرف بزند.
او درباره آنچه رخ داده بود به مأموران گفت: من داشتم از جایی به خانه برمی گشتم که جلوی در خانه دختری به من رسید و با عصبانیت به خانواده ام فحاشی کرد. من نفهمیدم او چرا این کار را می نماید. از او پرسیدم کیست و چرا فحاشی می نماید؟ دختر مدعی شد برادرم، رامین، او را مورد آزار قرار داده و آدرس برادرم را می خواست و مدام به پدر و مادرم فحش می داد. من خیلی ناراحت شدم و به او گفتم اگر اتفاقی افتاده مقصر خودش بوده و حق ندارد به پدر و مادر من توهین کند. این دختر به حرف هایش ادامه داد و بعد هم یک ظرف از کیفش بیرون آورد و روی صورت من پاشید. من دیگر متوجه هیچ چیز نشدم و فقط جیغ می کشیدم. او فرار کرد و من در خیابان تنها ماندم. با صدای فریادهایم مادر و پدرم از خانه بیرون آمدند و به من یاری کردند. به جز دختری که روی من اسید پاشید، دختر دیگری هم به او یاری کرد که فکر می کنم خواهرش بود چون خیلی به یکدیگر شباهت داشتند.
مأموران با آنالیز هایی که انجام دادند متوجه شدند دختری که روی زیبا اسید پاشیده است، ساره نام دارد. او از مدتی قبل رابطه احساسی با رامین، برادر قربانی، داشت و بعد از انتها رابطه تصمیم به انتقام گیری گرفت.
وقتی ساره شناسایی و بازداشت شد، لب به اعتراف گشود و گفت: وقتی رامین را دیدم چون پسر جذابی بود، از او خوشم آمد و با هم دوست شدیم. او به من پیشنهاد داد با هم رابطه داشته باشیم، من قبول نکردم، اما یک روز من را غافلگیر کرد و مورد آزار قرار داد. وقتی معترض شدم، گفت اگر به کسی حرفی بزنم، عکس و فیلم هایی را که از من تهیه نموده است، منتشر می نماید و آبرویم را می برد. رامین بعد از مدتی من را رها کرد و رفت. هر چه زنگ می زدم و به او پیغام می دادم، توجهی نمی کرد و جوابم را نمی داد. آبروی من رفته بود. همه چیز خراب شده بود و من تنها مانده بودم و اگر هم می خواستم شکایت کنم، رامین فیلمی را که از من تهیه نموده بود، پخش می کرد و اوضاع بدتر می شد. به همین دلیل تصمیم گرفتم به مقابل خانه اش بروم و از پدر و مادرش بخواهم جلوی پسرشان را بگیرند. وقتی مقابل در خانه رسیدم دختر جوانی داشت وارد آنجا می شد. متوجه شدم خواهر رامین است. از او خواستم آدرس رامین را به من بدهد و گفتم برادرش به من تجاوز نموده است. دختر به من تندی کرد و گفت اگر تجاوزی بوده حتما مقصر خود من بودم و با تندی و پرخاش از من خواست که بروم. من هم خیلی عصبانی شدم و درگیری لفظی با آن دختر پیدا کردم. سپس از شدت عصبانیت قوطی را که در کیفم بود، بیرون آوردم و روی آن دختر پاشیدم. در قوطی ماده شوینده بود و من فکر نمی کردم این ماده تا این حد آسیب رسان باشد. متهم مدعی شد خواهرش در این ماجرا دخالتی نداشته و فقط او را همراهی نموده است.
وقتی خواهر ساره مورد بازپرسی نهاده شد، ادعا کرد از تصمیم خواهرش خبر نداشت. او گفت: چند روزی بود که خواهرم خیلی حالش بد بود و به من می گفت باید کاری بکند. رامین او را اذیت نموده بود و بعد از اینکه تعرض نموده بود، قول ازدواج داده و بعد هم خودش را مخفی نموده بود. وقتی خواهرم او را تهدید به شکایت کرد، رامین گفت از خواهرم عکس و فیلم دارد و منتشر می نماید. این موضوع خیلی برای خواهرم گران تمام شده بود و به همین دلیل هم تصمیم گرفت هر طوری شده خانواده رامین را پیدا و کاری کند که رامین مسئولیت کاری را که انجام داده است، قبول کند. ما با هم رفتیم تا با پدر و مادر رامین صحبت کنیم. من اصلا نمی دانستم خواهرم با خودش اسید حمل می نماید و در جریان تصمیم او نبودم. وقتی زیبا به خواهرم فحش داد، او کاملا کنترل خودش را از دست داد. خواهرم حتی به خودکشی هم فکر نموده بود، چون فکر می کرد دیگر در خانواده جایی ندارد و زندگی اش را باخته است. با این حال، من هیچ نقشی در اسیدپاشی نداشتم و اگر فرار کردم هم از ترس بود. ساره در حالی پای میز محاکمه رفت که رامین، برادر زیبا، هیچ کدام از اتهاماتی را که ساره متوجه او نموده بود، قبول نکرد. این دختر با شکایت زیبا پای میز محاکمه رفت. زیبا که به شدت زخمی شده و صورتش از بین رفته بود، درخواست مجازات برای متهم را کرد، اما این انتها این پرونده هولناک نبود.
دو سال بعد از حادثه، زیبا بر اثر شدت جراحات جانش را از دست داد. این بار ساره به اتهام قتل عمدی پای میز محاکمه رفت.
پدر و مادر زیبا درخواست قصاص کردند و گفتند به هیچ وجه حاضر به گذشت نیستند. مادر زیبا گفت: دختر من بسیار جوان بود. او تحصیل نموده و پیروز بود. می خواستم عروسش کنم، اما ساره کفن تن دخترم کرد. دخترم دو سال زجر کشید. او خیلی سختی کشید. به خاطر اسید صورتش از بین رفت. دهان و ریه و نای و مری اش چنان دچار آسیب شد که نه می توانست درست نفس بکشد و نه می توانست غذا بخورد. بیشتر وقت ها دخترم را با سرم نگه می داشتیم. من دو سال شکنجه شدن فرزندم را دیدم و حاضر به گذشت نیستم.
وقتی ساره در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه نهاده شد، قتل عمدی را رد کرد و گفت: من اتهام را قبول ندارم، چون قصدی برای کشتن زیبا نداشتم. من از دست او عصبانی شدم و مایع شوینده روی او ریختم چیزی که روی زیبا ریختم اصلا اسید هم نبود. رامین زندگی من را سیاه نموده بود. من راهی جز باز گرداندن رامین یا مرگ خودم نداشتم. آن روز هم زیبا با عصبانیت با من برخورد کرد و مرا دختر بدی خطاب کرد، درحالی که برادر او بود که از من فیلم تهیه نموده بود و قصد داشت آن را منتشر کند. اگر فیلم و عکس را به من می دادند من کاری به کار این خانواده نداشتم.
با انتها جلسه دادگاه، با درخواست اولیای دم رأی بر قصاص صادر و پرونده با اعتراض متهم به دیوان عالی کشور فرستاده شد. رأی صادرشده مورد تأیید نهاده شد و اعتراض متهم راه به جایی نبرد.
با گذشت چند سال از حادثه، متهم و خانواده اش پیروز شدند رضایت اولیای دم را جلب نمایند و این بار ساره به خاطر جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه رفت. این دختر که برای بار دوم در دادگاه کیفری استان تهران حاضر شده بود، گفت: رامین زندگی من را کاملا نابود کرد. پدر و مادرم برای اینکه برایم رضایت بگیرند چندین سال سختی کشیدند، تحقیر شدند و دارایی شان را از دست دادند. پدر و مادر رامین رضایت نمی دادند و در ابتدا اصلا حاضر نبودند خانواده من را ببینند. پدر و مادر من برای اینکه رضایت بگیرند بزرگان فامیل آنها و معتمدین محل را واسطه کردند. من هم آبرویم جلوی خانواده ام از بین رفت. هم خانواده ام به سختی افتادند و هم سال های زیادی است که در زندان هستم و انگ قاتل بودن روی پیشانی ام زده خورده است. دیگر آینده ای برای خودم متصور نیستم. سال های زندان خیلی به من سخت گذشت و من درخواست دارم حالا که اولیای دم مرا بخشیده اند دادگاه نیز در مجازاتم تحفیف دهد تا بیش از این سختی نکشم. با انتها جلسه دادگاه، قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.
منبع: فرارو